دانلود آهنگ کهن دیارا از داریوش صدای گرفتش به گوشم رسید: نمیدونی چقدر سخته، یه عمر مواظب خودت باشی، یه عمر با احتیاط رفتار کنی، یه عمر مراقب باشی که پاتو کج نذاری، بعدش همون مردمی که همیشه ازت تعریف میکردن، همون مردمی که قبلا به اسمت قسم میخوردن، بهت تهمت بزنن. خوب بود که منو محرم دلش میدونست؟ لب زدم: مگه تو بخاطر مردم زندگی میکنی؟ مگه بخاطر مردم، پاتو از خط قرمزا فراتر نذاشتی؟ با بغض جواب داد: نه بخاطر مردم زندگی نکردم، اصلا درد من حرفای مردم پشت سرم نیست، درد من خونوادمه. میدونم اونقدر بهشون طعنه زدن، اونقدر بهشون زخم زبون زدن که بابای همیشه صبور من، تصمیم گرفته از اون محله بره. به خونواده ی مریم حسودیم شد، خونواده ای که تموم عشق و محبت مریم رو داشتن. با اینکه دیدن مریم با این حالت، برام سخت بود، اما گذاشتم گریه کنه، گذاشتم اشک بریزه تا سبک بشه. مگه نمیگفتن اشک ریختن، رو آروم میکنه؟ پس میخواستم مریم آروم بشه، میخواست بیرون بریزه هرچه بغض، هر چه عقده، هر چه کینه توی دلش مونده بود. مریمو همچنان توی آغوش خودم نگه داشته بودم، در حالی که نگاهم به تارتار موهای بلندش بود، دست فرو بردم، توی موهایی که لمسشون گاهی برام آرزو میشد. سوء استفاده بود از حال مریم؟ اما چقدر این سوء استفاده ها رو دوست داشتم. یه لحظه احساس کردم در اتاق باز شد، پریو دیدم که به داخل سرک کشید و با دیدن منو مریم در اون حالت، ماتش برد. جنس نگاهشو دوست نداشتم، غم، حسرت، حسادت و کینه. با سر اشاره کردم بره، چشمای پر از کینشو از مریم جدا کرد و رفت، بی صدا رفت، همون طور که اومده بود. وقتی مریم آروم شد، وقتی دیدم دیگه هق هق گریه ی مریم تموم شد، تلاش کردم تا حال مریمو عوض کنم، تلاش کردم تا از اون حس بیرون بیارمش: بسه دیگه، تو عمرم ندیده بودم به اندازه ی تو اشکش دم مشکش باشه. بلافاصله موضع گرفت، به سرعت سرشو از سینم جدا کرد، درحالی که من دوست داشتم، همچنان سر مریم اونجا باشه: نخیرشم، کی گفته من خیلی گریه میکنم؟ با سر به چشمای قرمز اشاره کردم: شواهد خیلی زیادی موجوده، چشمای پف کرده و قرمز، صورت خیس از اشک.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها